در همه جا یک هدف، یک خط

یک دست جام باده و یک دست جعد یار، رقصی چنین میانه میدانم آرزوست...

در همه جا یک هدف، یک خط

یک دست جام باده و یک دست جعد یار، رقصی چنین میانه میدانم آرزوست...

در وجود یک چنین آدمی... هم علم هست، هم ایمان؛ هم سنت هست، هم تجدد؛ هم نظر هست، هم عمل؛ هم عشق هست، هم عقل... اینجور هم نبود که یک آدم خشکی باشد که لذات زندگی را نفهمد؛ بعکس، بسیار لطیف بود، خوش‌ذوق بود، عکاس درجه‌ی یک بود هنرمند بود. دل باصفائی داشت؛ عرفان نظری نخوانده بود؛ شاید در هیچ مسلک توحیدی و سلوک عملی هم پیش کسی آموزش ندیده بود، اما دل، دل خداجو بود؛ دل باصفا، خداجو، اهل مناجات، اهل معنی...

پیام های کوتاه
۲۱
فروردين

عاشقا خوب می دونن

زیر بارون

دعا مستجابه... 

  • محمدرضا مهدی زاده
۲۰
فروردين

گاهی بجای *من*

می گویی *ما*

نشانه تواضع نیست

دلیل غرور است

حواست باشد... 

  • محمدرضا مهدی زاده
۲۰
فروردين

کسی که هدایتش خواهد

را

اضطرار به امام باید... 

  • محمدرضا مهدی زاده
۲۰
فروردين

کاش یک دانه تسبیح تو بودم

تا دست کشی بر سر سودا زده من…

 

یامهدی

  • محمدرضا مهدی زاده
۱۹
فروردين

من کان لله

کان الله له... 

  • محمدرضا مهدی زاده
۱۹
فروردين

افرادی هستند که دستشان به دهانشان می رسد

خداراشکر

می توانند مازاد اموالشان را جایی هزینه کنند که

از بقیه هم نیازهایی را برطرف کنند

مثل خرید چند آپارتمان

که با اجاره کمتر و زمان بیشتر

در اختیار زوجهای جوان بگذارند... 

 

  • محمدرضا مهدی زاده
۱۹
فروردين

گاهی آنقدر مراقب ناراحت نشدن دیگران

جلوگیری از اتفاقات بد

وسایر ملاحظات می شویم

که از اصل کار

چیزی نمی ماند... 

  • محمدرضا مهدی زاده
۱۹
فروردين

گاهی کاری را باید انجام نمیدادیم و دادیم

گاهی کاری را باید انجام میدادیم و ندادیم...

این دومی مخفی تره، 

عقوبتش هم بدتر....

  • محمدرضا مهدی زاده
۱۹
فروردين

در بلاد از ما بهترون

یه چیزهایی مثل نقل و نبات زیاده... 

مثلا بعضی ورزشکارها بخاطر یک مشت دلار و... به تیم ملی کشور دیگه ای میرن

یا بازیگرها، مجریها، پزشکها و یا حتی افراد سیاسی مثل شهردار و...

این قضیه خیلی عادیه

ولی تو ایران اگه یه نفر رده شونصدم صداوسیما یا فلون ورزشکار تو هر رشته و هر سطحی بره یه کشور دیگه

سریع قضیه را سیاسی و امپریالیستی و فاشیستی و بوتولیستی و روماتیستی جلوه میدن که ای بابا چرا بخاطر تنگ نظری مغزهای ما را فراری دادین!!

 

فقط اینکه... خیلی سخت نگیریم... اینها طبیعیه... اصلا فرار نیست که، قل خوردنه... دوست دارن برن بستنی خارجی بزنن بر بدن... اگه میموندن خب بهتر بود... حالا رفتن دیگه... 

از قدیم گفتن با یک خار بیابون نمیشه یا یه چیزی شبیه همین... 

 

  • محمدرضا مهدی زاده
۱۸
فروردين

هر عنصر یک مومن متخصص

یک تخصص  برای حل کردن یک مسئله از جامعه...

 

  • محمدرضا مهدی زاده