به مسئول پشتیبانی بگو
آنچه از پذیرایی جلسه هیئت مدیره شرکت اضافه آمده را
بین همه کارمندان تقسیم کنند
خودشان هم بخورند...
به مسئول پشتیبانی بگو
آنچه از پذیرایی جلسه هیئت مدیره شرکت اضافه آمده را
بین همه کارمندان تقسیم کنند
خودشان هم بخورند...
استاد دانشگاه شدی
خدا قبول کند
ولی دانشجو را نیانداز
هیچ کسی را نیانداز
و لو با 10...
گنبدت ضرب المثلهای مرا تغییر داد
هر که بامش بیش
برفش نه...
کبوتر بیشتر
آجرک الله یا صاحب الزمان
زمانی که پدر و مادر به تو نیاز داشتند
سریع خودت را برسان
عافیت طلبی و احتیاط و سلامتی و...
بهانه برای بی مسئولیتی ات نشود...
آیت الله مهدوی کنی، حاج قاسم سلیمانی، آیت الله شاهرودی، آیت الله مشکینی و...
افرادی که جای خالی شان حس می شود
افرادی برای اتفاقات فراجناحی
برای خدمت رسانی به مردم فارغ از خط و خطوطها
برای خدا
برای انقلاب
برای اسلام...
اگر قبول شدی
تمام سعیت را بکن که از سرمایه گذاری برایت نهایت استفاده را ببری
نماز اول وقت بخوان
هرکجا نام ارباب بود، بی بهانه برو کمک...
تکروی اگر به معنی متخصص شدن و قوی شدن فردی باشه، نه تنها بد نیست که احتمالا ضروری هم هست ولی اگه به معنی انجام ندادن کارهای جامعه اسلامی یا تشکیلات اسلامی و یا حتی فردی انجام دادن اونها باشه شاید یکمی بد باشه
معمولا تو دوران دانشجویی اکثر ماها متاثر از تشکیلاتیم و کمتر تشکیلات ساز و تاثیرگذار بر اون. بخاطر همین فرقی نمی کنه که کجا کار کنیم و از همه یکمی تاثیر پذیر. اما به مرور زمان اولویتهامون باید پر رنگ تر بشه و بفهمیم چی نمی خواهیم. بعبارت دیگه اشتراک حزب اللهی ها تو تولاشونه و افتراقشون تو تبراشون.
ثالثا
تمرکز و تخصص کم کم هویت سازی می کنه و انتخابهای ماهاست که شخصیت، زمینه کاری، آینده و شغل ما را تاثیرگذاری می کنه... (عجب جمله بندی ای!)
اگه می بینی که برخی استادهای دانشگاه روی جستجو برای تخصص و مسئله داشتن تاکید دارن بخاطر اینکه از یه سنی به بعد(شاید مثلا 25-26) شاکله انسان و روندها و خط و ربط فکری ثابت میشه و بعد از اون دیگه با آموخته ها و اندوخته ها کم کم باید کار بکنیم و درآمد داشته باشیم و اگه دغدغه انقلاب و... هم داشته باشیم که دیگه میرسیم به حل مسائل جامعه اسلامی.