در همه جا یک هدف، یک خط

یک دست جام باده و یک دست جعد یار، رقصی چنین میانه میدانم آرزوست...

در همه جا یک هدف، یک خط

یک دست جام باده و یک دست جعد یار، رقصی چنین میانه میدانم آرزوست...

در وجود یک چنین آدمی... هم علم هست، هم ایمان؛ هم سنت هست، هم تجدد؛ هم نظر هست، هم عمل؛ هم عشق هست، هم عقل... اینجور هم نبود که یک آدم خشکی باشد که لذات زندگی را نفهمد؛ بعکس، بسیار لطیف بود، خوش‌ذوق بود، عکاس درجه‌ی یک بود هنرمند بود. دل باصفائی داشت؛ عرفان نظری نخوانده بود؛ شاید در هیچ مسلک توحیدی و سلوک عملی هم پیش کسی آموزش ندیده بود، اما دل، دل خداجو بود؛ دل باصفا، خداجو، اهل مناجات، اهل معنی...

پیام های کوتاه

اشک تمساح

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۵۹ ب.ظ

در جلسه هیئت مدیره شرکت

مراسم تودیع و معارفه چند نفر از بازنشسته ها انجام شد

گریه افتاد

58 ساله است. سر و رویش سفید شده است.

گفت: من نمی روم! من برای این شرکت خیلی زحمت کشیدم. من شرکت را دوست دارم. می خواهم بمانم تا لحظه مرگم کارها را انجام بدهم و خدمت بکنم.

مسئول جایگزینش هم مشخص شد

اما اتاق را تحویل نداد و آن نیروی جوان مجبور شد در اتاق کناری بنشیند.

آخرین روزهای کاری

آبرو و عزت خودت را لکه دار نکن... 

 

  • محمدرضا مهدی زاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی